منشأ تاروت | راز آغاز مسیری شاهانه
منشأ تاروت | راز آغاز مسیری شاهانه. خاستگاه تاروت، همچون خود این کارتهای رمزآلود، در مهی از افسانه و حقیقت پنهان است. با وجود صدها سال پژوهش، نوشتار و روایتهای گوناگون، هنوز سندی قطعی و یگانه دربارهی منشأ این کارتها وجود ندارد. آنچه در اختیار داریم، مجموعهای از تئوریها، نشانهها و شواهدیست که ما را به قلب اروپا، بهویژه ایتالیا در قرن پانزدهم میبرد، جایی که نخستین نسخههای شناختهشدهی تاروت شکل گرفتند.
یکی از کهنترین مجموعهها، کارتهای Tarocchino di Bologna است که گفته میشود توسط پرنس فرانچویس فیبا از یکی از سفرهایش به ارمغان آورده شدهاند. این کارتها در حدود سال ۱۴۱۹ میلادی شناخته شدهاند و برخلاف نسخههای متداول امروزی، فاقد برخی کارتهای شمارهدار در آرکاناهای کوچک بودند. تعداد آنها ۶۲ عدد بود. یک ساختار منحصر بهفرد که تفاوتها و تکامل تدریجی تاروت را بازتاب میدهد.
در ادامهی سیر تاریخی، به کارتهای Sforza میرسیم؛ کارتهایی دستساز، رنگارنگ و پرجزئیات که میان سالهای ۱۴۳۲ تا ۱۴۶۶ در ایتالیا رواج یافتند. این کارتها از نظر زیباییشناسی و نمادگرایی چنان تأثیرگذار بودند که بسیاری از تصاویر آنها هنوز هم در نسخههای مدرن تاروت دیده میشود. در این میان، جایگزینی چهرههایی چون “راهب” و “راهبه” به جای ملکه و پادشاه، نشان از رابطه دیرینهی تاروت با سنتهای عرفانی و دینی دارد.
تا قرنها تاروت تنها بهعنوان بازیای برای اشراف به شمار میرفت. اما در قرن هجدهم، موجی جدید از توجه به وجه رمزی و معنوی آن در اروپا شکل گرفت. تاروت مارسی (Tarot de Marseille) با طراحی ساده اما قدرتمند، راهی به قلب فرهنگ فرانسه گشود و الهامبخش بسیاری از اندیشمندان، نمادشناسان و عرفای آن دوران شد. شباهتهایی میان این تاروت و نمادهای مصر باستان دیده شد، بهویژه در کتابی به نام Ther که برخی آن را بازتابدهندهی حکمتی کهن میدانند.
در همین دوران، برخی سنتها همچون سنتهای هرمتیک، منشأ تاروت را به کولیها نسبت دادند که با خود اسرار باستانی مصر را به اروپا آورده بودند. واژهی «تاروت» در این رویکرد برگرفته از دو واژهی مصری «تار» بهمعنای جاده و «اُت» بهمعنای سلطنتی دانسته شد: راه شاهانه.. مسیری برای بیداری روح و شناخت درونی.
برخی دیدگاهها، منشأ تاروت را بسیار فراتر بردهاند و آن را به تمدنهای گمشده یا حکمتی ۳۵ هزار ساله نسبت میدهند. گرچه این نظریات شواهد تاریخی محکمی ندارند، اما بازتابدهندهی رابطهی عمیق این کارتها با ناخودآگاه جمعی بشر هستند.
اما شاید مهمتر از دانستن ریشهی تاروت، این باشد که بدانیم چرا همچنان مؤثر و زنده است. طی پانصد سال گذشته، ساختار ۲۲ کارت آرکانای بزرگ تقریباً بدون تغییر باقی مانده است. هر کارت، حامل پیامی جهانیست که مرزهای زمان، فرهنگ و زبان را درمینوردد: از “دیوانه” گرفته تا “کائنات”، از “مرگ» تا «خورشید”.
تاروت، میراثیست که ریشهاش در رمز و راز است، اما معنایش در اکنون جاریست. این کارتها همچون آینهای جادویی هستند که نه فقط آینده، بلکه درون ما را آشکار میکنند. و چه بسا، همین رازِ جاودانگی آنهاست.