ماه نو در ۲۸ درجهٔ عقرب، مثل دریچهای است که نه به گذشته، بلکه به هستهٔ زخمی در گذشته باز میشود. جایی که رابطهها نیمهکاره ماندهاند، عهدها شکسته شدهاند و چیزی از عمق ناخودآگاه هنوز نفس میکشد. با حضور خورشید، ماه، مرکوری برگشتی، ژوپیتر برگشتی، سترن برگشتی و نپتون برگشتی در عناصر آب، همه چیز ریشهای، احساسی و غیرقابل فرار میشود و هر نشان زودیاک دقیقاً به نقطهای برمیگردد که کارمیکترین گرهٔ رابطهایاش هنوز باز نشده است.
ماه نو عقرب، دریچه ای به تاریکی
این ماه نو روی ۲۸ درجهٔ عقرب شبیه دریچهای است که در تاریکی باز میشود اما این دریچه ما را به عقب نمیبرد، ما را به هستهٔ زخمی در گذشته برمیگرداند. همان نقطهای که داستان از همان جا گره خورد. جایی که رابطهای نیمهکاره مانده، عهدی شکسته شده یا زخمی قدیمی هنوز در بدن، در حافظهٔ احساسی، در واکنشهای ناگهانی و در خاطرات ما نفس میکشد. این ماه نو، مثل دستی است که پرده را کنار میزند تا همان نقطهٔ اصلی گرهخورده را دوباره ببینیم نه برای تکرار یا انکار بلکه برای تکمیل، گسست یا رهایی.
در عقرب، گذشته فقط خاطره نیست. چیزی است که هنوز در حافظه خط خونی و در حافظه سلولی ما جریان دارد. چیزی که در تاریکیهای ناخوداگاهمان میجنبد، در خوابهایمان بیدار میشود و در تصمیمهایی که نمیتوانیم بگیریم، خودش را نشان میدهد.
این ماه نو ما را وادار میکند حقیقتی را ببینیم که دفن کرده بودیم، احساسی را لمس کنیم که از آن فرار میکردیم تا بپذیریم که ریشهٔ بسیاری از چرخههای تکراری، هنوز در یک مکالمهٔ ناتمام، یک ترس نگفته، یک خداحافظی انجامنشده یا یک “چرا؟” بیجواب مانده است.
این بازگشت ها بی دلیل نیستند. همانطور که همزمان با این ماه نو روی درجات پایانی عقرب روشن میشود، سترن و نپتون و مرکوری نیز روی درجات انتهایی داستانهای نیمه تمام را به روی صحنه می کشانند تا داستانی نو آغاز شود. برای ایجاد درکی جدید… برای اینکه بدنی که سالها بار یک تجربه را حمل کرده، بالاخره سبک شود. برای اینکه روحت بداند آنچه سالها درد یا شرم نامیده، واقعاً درب عبور بوده. عقرب همیشه چیزی را از زیر خاک بیرون میآورد نه برای آشوب، بلکه برای تولد دوباره. قدرتی که سالها در سایه مانده بود، در این ماه نو میخواهد دیده شود.
و اینبار نمیتوانید نادیده بگیرید. حقیقت آنقدر روشن است و راه را نشان میدهد که میفهمید باید عبور کنید… باید چیزی را که نیمهجان رها کردهاید، تکلیفش را روشن کنید.. باید با آدمهای دروغین خداحافظی کنید و از انها گذر کنید و اجازه دهید ادمهایی همسو با ظرفیت خودتان وارد زندگیتان شوند.
این ماه نو گشودن است. عبور است. تصفیه است و آغاز مرحلهای که فقط از دل تاریکی عقرب میتواند متولد شود.
این ماه نو هر نشان زودیاک را دقیقاً به نقطهای برمیگرداند که کارمیکترین گرهٔ رابطهایاش هنوز باز نشده است.
قوچ باید زخمی را حل کند که از ترس از نزدیک شدن آمده است. هر جایی که صمیمیت برایش تهدید شده، هر بار که برای بقا جنگیده یا فرار کرده، اکنون زیر نور تاریک عقرب آشکار میشود. رابطهای از گذشته، کسی که قدرتش را شکست یا او را در نقش جنگجو حبس کرد، اکنون برای آزادسازی باید دیده شود. این ماه نو از او میخواهد بفهمد صمیمیت دشمن او نیست، زخمی است که نیاز به دیدن دارد.
تارس باید تکلیف وابستگیهای قدیمی را مشخص کند. روابطی که از ترس از دست دادن و وفاداری کور شکل گرفتند. عقرب مقابل اوست و تاکید میکند که امنیت بدون حقیقت، زندان است. رابطهای قدیمی، قولی شکسته یا جایی که تارس برای آرامش، صدای خود را خاموش کرد، اکنون باید با صداقت کامل بازنویسی شود. در این میان پایان دادن به برخی قراردادهای ناعادلانه ضروری است.
دوقلو باید الگویی را حل کند که سالها در ذهنش سرگردان بوده. رابطههایی پر از گفتوگوهای ناتمام، سوءتفاهمهای عمیق و حقایقی که هیچوقت گفته نشد. دوقلوها در این ماه نو باید جرأت کنند کلماتی را که نگفته بودندبیان کنند. کارمیکترین گره انها حقیقت ناگفته است. چیزی که تا بیان نشود، جسمش و قلبش آرام نمیگیرد.
خرچنگ باید زخمی را حل کند که در قلب عاطفیاش مانده. از گذشتهای که عشق را با ترس، دلسوزی را با وابستگی و امنیت را با نجات دادن دیگران اشتباه گرفت. گره کارمیک خرچنگها آنها این است که یاد بگیرند عشق باید جریان داشته باشد، نه فداکاری بیپایان و اینکه شادی و تمایل قلبیشان حق طبیعی آنهاست، نه پاداشی که باید ثابت کنند لایقش هستند.
لئو باید پیوند کارمیکی با ریشه، خانواده و الگوهای اجدادی را حل کند. چیزی در گذشته، در کودکی یا در نسل قبلیف احساس ارزشمندی او را زخمی کرده و همین زخم در انتخابهای رابطهای تکرار شده است. این ماه نو از او میخواهد اقتدار درونیاش را از خانواده پس بگیرد و خودش را از نقشهایی که به ارث برده، آزاد کند.
خوشه باید کارمیکترین زخمش را حل کند. ترس از بیان خود. سالها کلمات را قورت داده، احساسات را تحلیل کرده و حقیقت را با عقل پوشانده است. رابطهای هست که جایی در آن سکوت کرد و این سکوت اکنون باید پایان یابد. عقرب میخواهد ذهن و زبان او یکی شود. حقیقت باید گفته شود، حتی اگر رابطه را تغییر دهد.
ترازو باید نقص قدیمی در خودارزشی خود را حل کند زخمی که باعث شد در روابط بیش از حد سازش کند، سکوت کند یا نقش صلحجو را تا مرز محو شدن خودش ادامه دهد. این ماه نو میگوید عشق بدون توازن، عشق نیست. رابطهای از گذشته که در آن ارزش او دیده نشد اکنون بازمیگردد تا او مرزهای جدیدی بسازد.
عقرب باید قدیمی ترین زخم هویتی خود را حل کند. این ماه نو روی خورشید/ماه اوست؛ یعنی نقطهٔ مرگ و تولد. هر جایی که او خودش را با درد، با از دست دادن یا با بقا تعریف کرده، اکنون باید فرو بریزد. رابطهای که او را تغییر داد یا نقطهای که مجبور شد خود قدیمی اش را دفن کند، اینبار میخواهد کامل شود. عقرب باید روایتی دروغینی را که سالها با آن زندگی کرده بود، رها کند.
کماندار باید ترس پنهانش را حل کند. چیزی که همیشه در ناخودآگاه او کار میکرد.. ترس از وابستگی، ترس از باختن آزادی یا ترس از اینکه حقیقت رابطه روزی او را محدود کند. این ماه نو از او میخواهد پشت فلسفهها و دلایل پنهان نشود. یک راز، یک ترس یا یک حقیقت نادیده گرفته شده اکنون به سطح میآید تا پاکسازی شود.
کپریکورن باید کارمیکترین بدهیاش به ارتباطات جمعی، دوستان یا شبکههایی که در آن بوده را حل کند. رابطهای گروهی، خیانت به همکاران یا جایی که نقش سرد، قوی و غیرقابلدسترس بازی کرد، اکنون دوباره مطرح میشود. این ماه تو تاکید میکند که کپریکورن باید اشتباهات خود را بپدیرد.
دلو در این ماه نو با حقیقتی روبهرو میشود که سالها از آن فاصله گرفته. دروغهایی که برای دیدهشدن گفته، نقشهایی که برای گرفتن اعتبار حرفهای بازی کرده و حتی جاهایی که برای بهدست آوردن پول از مسیر اشتباه عبور کرده یا از دیگران سوءاستفاده کرده است. اینها همان لحظههایی هستند که او برای پذیرفته شدن از خود حقیقی اش فاصله گرفته برای اینکه ارزشمند بهنظر برسد و مجبور شد نسخهای جعلی از خودش را عرضه کند. نسخهای که شاید در ظاهر موفق بود، اما ریشه نداشت.
ماهی باید باورهای کارمیکیاش دربارهٔ عشق، ایمان و معنای زندگی را حل کند. رابطهای بوده که جهانبینی او را شکسته یا ترس عمیقی را در روحش کاشته. این ماه نو از او میخواهد روایت قربانی بودن را رها کند و از حالت انحلالپذیر خارج شود. اکنون باید بپذیرد که رستگاری واقعی در مرزبندی معنوی است.
در این ماه نو برایتان قدرت روبهرو شدن با حقیقتهای درونیتان، شجاعت رهاکردن آنچه زمانش گذشته و نوری که شما را به سمت نسخه عمیقتر، آزادتر و اصیلتر خودتان هدایت کند، آرزو میکنم.
لیلا نوری از واحد پژوهش فارسی آسترولوژی

3 پاسخ
خیر و برکت باشه انشاالله🤍
من متولد ماه مهرم و از چند روز گذشته دقیقا توازن در عشق رو حس کردم ممنون از شما لیلا جان ❤️
سلام لیلا جان وقتتون بخیر و شادی
خیلی لذت بردم از مقاله و امید که هر چی پیش میاد، خیر باشه برای همگی. الهی آمین