درس های تکاملی ونوس در خانه های کادنت

خانه های کادنت در ستاره شناسی تکاملی ماهیتی مانند نشان های متغییر دارند و خانه های سه، شش، نه و دوازده را در بر می گیرد؛ به آن دسته از خانه های چارت اطلاق می شود که در پایان هر ربع قرار دارد. در واقع فرایند رشد فردی، شناخت و یادگیری، درس های پذیرش، گذار و در نهایت تسلیم و رهایی از امیالی که دیگر در خدمت رشد و تکامل روح نیست را مدنظر دارد.

این خانه ها فرآیندی را در خود فعال می کنند که فرد را به سمت شروع چرخه جدیدی از تکامل روح آماده می کند. در واقع خانه های کادنت در پایان هر فصل از زندگی قرار دارند و ضرورت شروع چرخه و فصل دیگری را در خود دارد. از لحاظ قدرتی عملکرد کمتری دارند ولی به این معنی نیست که خانه های ضعیفی هستند بلکه به این معناست که فرایند تغییر را قرار است فعال کنند تا فرد بتواند یک چرخه را ببندد و چرخه جدیدی از فرایند ارتقای روح را برای خود فعال کند.

 

ونوس در خانه سوم

ونوس به عنوان نمادی از معنای زیباشناسی و میل به زندگی، در خانه سه به طور کلی بیانگر درک و نگرش ذهنی فرد نسبت به منابع درونی خود که در وجود او نهادینه شده، می باشد. خانه سه ماهیت مرکوری از نوع هوا و ذهنی را دارد، ماهیتی ینگ و بیرونی، و ونوس ماهیت درونی یین را دارد، یعنی تغییرات درونی برای تعاملات بیرونی.

 

جستجو و درک توانایی های درونی

فرد در این موقعیت به شناخت و درک از منابع درونی، مالی و استعدادها را بدست می آورد. ماهیت خانه سه شبیه کهن الگوی دوقلو، انرژی را به سمت بیرون هدایت می کند. در خانه سوم تمرکز اولیه در حوزه ای است که فرد منابع مالی و درونی خود را شناسایی می کند، در واقع پتانسیل های درونی خود را از طریق ارتباطات، محیط اولیه زندگی، محیط آموزشی اولیه و تعامل با افراد نزدیک درک می کند. فرد در این فضا و تعاملات بیرونی، استعداد های درونی خود را کشف می کند تا بتواند آنها را در مرحله بعد به صورت درونی پرورش دهد. ونوس در واقع نوع امیال زندگی ساز را نشان می دهد و خانه سه حوزه ای است که فرد به صورت ذهنی در بستر محیط های یادگیری اولیه، می تواند آنها را در خود رشد دهد.

یکی از جنبه های این جایگیری می تواند از طریق نوشتن، کلام موثر و ارتباطات کلامی باعث بروز خلاقیت و شکوفایی شود.

در واقع با ونوس در خانه سه، در صورت هدایت موثر استعدادها، می تواند باعث شود که فرد از درون متکی به منابع خود باشد و به نوعی خودکفایی درونی را به خصوص به شکل استقلال فکری، در خود ایجاد کند. ضمن آنکه نوع ارتباطات اولیه فرد می تواند از طریق سبک نوشتاری خاص، کلام زیبا و تعاملات متعادل و موثر بروز یابد.

 

ایجاد تعادل ذهنی در ارتباطات

خانه سه ماهیت دوگانه ای دارد. در واقع فعال شدن ونوس در اینجا از فرد می خواهد که از منظر نگرش و ذهنیت به سمت فرایند رشد تکاملی پیش رود، این امر می تواند باعث تعادل ذهن در او شود، و یک ذهن بدون قضاوت در ارتباط با دیگران دست یابد. این فرآیند از طریق ارتباط فرد با محیط اطراف و آدم های نزدیک، ذهنی بدون قضاوت و تعصب را شکل می دهد که می تواند همواره دو طرف داستان را ببیند.

رشد تکاملی ونوس در جایی است که فرد با تعامل با افراد نزدیک خود به درک و شناخت از معنای خودارزشی و استفاده از منابع درونی قدم برمی دارد؛ شکل دادن به یک نگرش مستقل از همین مفهوم سرچشمه می گیرد. در واقع تمایل درونی فرد و علاقه و عشق او به یادگیری باعث می شود از وجود منابع درونی که در اختیار دارد آگاه شود و در جهت پرورش آنها گام بردارد، این امر بر شکل گیری عزت نفس او تاثیرگذار است. توانایی ها و استعدادهای بالقوه فرد در این فضا تمایل به بروز و نمود بیرونی پیدا خواهد کرد.

 

چالش ها

جنبه های سخت با این خانه، می تواند فرد را در این فرایند رشد دچار چالش کند. افراد نزدیک به فرد می توانند با محدودیت های ذهنی و محیطی که برای او ایجاد می کند، رشد و یادگیری او را دچار چالش کنند و مانع درک درست او از منابع درونی خود و عدم شکوفایی استعدادهاش شوند؛ در واقع فرد در بیان اولیه خود دچار چالش خواهد شد.

البته در جهت دیگر محیط اولیه فرد می توانند بستری برای شناخت از این منابع را برای او فراهم کنند. افراد و ارتباطات نزدیک و محیط های یادگیری فرد تاثیر دو لبه ای برای درک و شناخت او خواهد داشت. ضمن آنکه، این جایگیری ممکن است تضادهایی را در الگوهای ارزشی فرد ایجاد کند.

 

 

 

ونوس در خانه ششم

این خانه ماهیتی مانند مرکوری از نوع انرژی درونی یین، خاک متغییر دارد و ونوس هم ماهیت انرژی درونی و یین دارد.

 

رشد به واسطه همدلی و شفقت

ونوس در خانه شش فعال می شود تا فرد بیاموزد که در مواجهه با بحران ها، چالش ها و نواقص خود و افراد دیگر، با دیدگاه همدلانه رفتار کند. در ابتدا فرد با چالش هایی در دنیای ماده مواجهه می شود و ونوس به فرد کمک می کند که از طریق بیان استعداد های درونی، منابع مادی فیزیکی و بیرونی خود تعادل و هارمونی را در زندگی پایدار کند، نظم درونی در رویکردهای زندگی خود در نظر بگیرد و این دیدگاه را در مواجهه با افراد دیگر که نیاز به این شفقت و همدلی دارند نیز انتقال دهد؛ تا جایی که تحت تاثیر آن، حتی افرادی که این ناپایداری و بحران را در روند زندگی فرد ایجاد کرده اند هم بتوانند با استفاده از منابع درونی خود و ارتقا آن، به خودسازی و خودارزشمندی دست پیدا کنند.

به عبارتی ونوس با میل به زندگی و خود عشق ورزی که در فرد ایجاد می کند، انگیزه ای درونی برای او ایجاد می کند که معنای عزت نفس را در خود به رشد برساند. انگیزه ای برای گذر از سایه ها تا بتواند در ارتباط با دیگران به سمت تعامل و تعادل گام بردارد.

 

پاکسازی و پالایش درونی

ونوس در خانه شش فعال شده که انگیزه های درونی در فرد ایجاد کند تا منابع و استعدادهای خود را در جهت پاکسازی و پالایش درونی خود همسو کند و با گذر از نواقص و بحران های خود بتواند به معنای اصیل کمال در خود و افراد دیگر دست پیدا کند. درک کند که کمال مطلق مخصوص ذات خالق است و انسان ها از میان نواقص از هر نوع که باشد، می توانند هم خود را بهبود دهند و هم درجهت خدمت به بهبود دیگران گام بردارند، خود و افراد را جزیی از ذات الهی بدانند و رشد روحی خود را ارتقا دهد.

پس از این خانه فرد از مراحل رشد شخصی وارد مرحله رشد در ارتباط با دیگران می شود. خانه شش آخرین خانه از روند رشد فردی شخص است؛ این روند رشد در راستای به تعادل رساندن ذهن، جسم و روح است. در واقع به تعادل رساندن درونی برای ورود و انتقال به چرخه جدیدی از استقلال درونی و تعامل با دیگران مدنظر است.

 

خدمت به دیگری و جهان اطراف

ونوس در خانه شش استواری درونی را در فرد تقویت می کند. فرد در مراحلی از رشد تکاملی قرار می گیرد که گذر کردن از بحران ها، منابع و ارزشمندی های خود را پالایش می کند. وقتی فرد این مفهوم را درک کرد، می تواند با معنای خدمت کردن و بهبود، با دیگران همسو شود. فرد با استفاده از منابع غنی درونی که خالق در وجودش گذاشته می تواند آگاهانه در خدمت به دیگران از آنها بهره ببرد.

در واقع این جایگیری از فرد می خواهد به صورت عمل گرا از انرژی و استعدادها و منابع درونی و مالی خود در جهت بهبود و گذر از بحران هایی که فرآیند تعادل در زندگی او را از بالانس خارج کرده است همسو شود. عشق و احساس قلبی به بهبود و خدمت به دیگران و برقراری تعادل در ناملایمات و بحران های زندگی، باید در روند رشد تکاملی فرد مدنظر قرار گیرد.

 

عشق بی قید و شرط

پتانسیل هایی که ونوس در این خانه فعال می کند در جهت ایجاد مهارت هایی است که فرد بتواند در مواجهه با بحران ها و آدم های ناسازگار، با مهارت های ونوسی خود، از طریق مهارت عشق ورزیدن به تمام وجود خود به عنوان جزئی از خالق، انسان بهتری باشد و به سمت خودسازی درونی سوق یابد.

این جایگیری برای فرد روندی را ایجاد می کند که خود را بدون دیدگاه کامل بودن مطلق با تمام نقص ها و کمبود ها بپذیرد و از دل همان نقص های فیزیکی و مادی، وجود خود را رشد دهد. فرد باید از درون به خودسازی دست یابد و با گذر از این مرحله، ارتباطات موثر و متعادل با دیگران ایجاد کند و به خاطر سایه ها و ترس های درونی از کم بودن و کافی نبودن، خود را از یک رابطه متعادل محروم نکند.

در واقع هدف، گذار از این مرحله برای ساختن دیدگاهی زیبا به نقص های پنهان خود و افراد دیگر است. وقتی فرد به چالش های خود آگاه شود می تواند با درک و شناخت، آنها را بهبود و مرهم بگذارد و در جهت شفای آنها حرکت کند. به عبارتی پذیرا بودن تمام خود با همه کاستی ها و داشتن همین دیدگاه نسبت به افراد دیگر و باور به وجود همه چیز در یک نظم الهی، کمک می کند تا به درک عشق بی قید و شرط دست یابد.

 

چالش ها

فرد با این الگوی انرژیکی، به طور کلی در مواجهه با افرادی قرار می گیرد که فقط نقص ها و فقدان هایش را می بینند و یا خود در مقابل دیگران دیدگاه جزئی نگر، قضاوتگر و انتقادی را مد نظر قرار می دهد و همواره در سایه های خود می ماند و آنها را بر دیگران فرافکنی می کند.

از دیگر چالش ها می توان به عدم درک معنای خود ارزشمندی، و دیدگاه کمال گرایانه نسبت به ارزشمندی وجود آدم ها و عدم عزت نفس در روابط اشاره کرد.

بحران هایی در زندگی و کار فرد ممکن است ایجاد شود که منابع مادی و درونی او را از طرف دیگران خدشه دار کند. در صورتی که ونوس در روند رشد از فرد می خواهد که در زندگی که چالش های خود را دارد، بتواند دیدگاه زیباشناسی را در خود پرورش دهد. خودسازی از طریق گذر و بهبود زخم ها صورت می گیرد.

 

 

 

ونوس در خانه نهم

ماهیت خانه نهم مانند کهن الگوی کماندار ینگ، بیرونی و آتش تکامل یافته است، آتشی که میل به گسترش دارد. فرد در فضایی قرار می گیرد که باورها و عقایدی که در ناخودآگاه و محیط اولیه زندگی با خود دارد، دیگر در جهت تکامل رشد او موثر نیست.

 

درک وسیع از گنجینه های درونی

ونوس می خواهد منابع و استعدادهای درونی فرد را که در سطح روابط نزدیک و محیط اولیه زندگی خود درک و شناخته است به فهم و درک عمیق تر و فراتر برساند. در واقع نیاز تکاملی روح، کاوش درونی وسیع تر منابع و گنجینه های درونی را در سطح بالاتر و وسیع تر می طلبد. بنابراین ونوس در خانه نهم میلی درونی را در وجودش شعله ور می کند که به دنبال جستجوگری های حقیقی برود و با افراد در محیط هایی تعامل داشته باشد که با دید آزاد بتواند ارزش های باوری و عقیده ای خود را شکوفا و بروز دهد و از این طریق باورهای منحصر به فرد بدون تعصب و تقلید را در خود گسترش دهد.

در عین حال باورهای خود را نسبت به مفهوم حقیقی عشق و ایمان درک کند. باورهای متضاد را بشناسد و به دور از عقاید منسوخ، به دیدگاهی فراتر از باورهایی که باعث رکود ارزشی می شود دست پیدا کند تا مفهوم انسان حقیقی بودن را درک کند. درک ارزشمندی انسان به دور از عقاید و باورهای متفاوت را بشناسد.

 

ارتباط با دیدگاه های متفاوت

وقتی فرد در فرآیندی قرار بگیرد که معنای ارزشمندی را درک کند و به باورها و رشد دیگران با دیدگاه ارزشمند بدون تعصبات باوری نگاه کند، حس عزت نفس را نیز در خود پیدا خواهد کرد؛ و عزت نفس، ارزشمندی و استقلال دیگران را هم در نظر می گیرد. به واسط آشنایی با دیدگاه های مختلف، دیدگاه باوری بالاتر نسبت به ارزش های درونی خود نیز پیدا می کند. با تغییر در ارزش های باوری خود، می تواند آنها را از سطح شخصی به سطح بالاتر در روابط و جامعه ارتقا دهد، و خود را برای وارد شدن به چرخه جدید و ورود موثر در جامعه بزرگتر آماده می کند.

 

آشنایی با باورهای متعالی

در واقع دیدگاه و باور زیبا داشتن نسبت به سطوح بالای انسانیت در ارتباط با افراد و با باورهای متعالی و حقیقی شکل می گیرد. ونوس فرآیندی را می خواهد که ارتباط با محیط های معنوی که بر پایه حقیقت است را برای او ایجاد کند. فرآیندی در جهت آزادی عقیده را برای او فعال می کند. فرد مفهوم حقیقی عزت نفس را در این فرآیند یاد می گیرد، فرآیندی که فرد را در ارتباط با افراد و موقعیت هایی قرار می دهد که معنای واقعی و حقیقی عزت نفس و خود اتکایی درونی را به او یاد می دهند و از این طریق سطوح تجربیات روح در مضامین ارزش گذاری درونی شکل می گیرد.

در واقع فرآیند رشد تکاملی فرد به سمت معنایابی باورها و جهان بینی بالاتر نسبت به مفهوم حقیقی عشق همسو می شود. فرآیندی که در آن ارتباط با افرادی قوی و استادان معنوی را فعال می کند و افق های فکر او را تغییر می دهند، این افق ها می توانند دیدگاه های مختلف، عرفان ها و آشنایی با فرهنگ سرزمین های دیگر را در بر بگیرد.

 

چالش ها

به طور کلی ممکن است فرد در ارتباط با عقاید و باورهای کورکورانه قرار بگیرد و یا در مسیر استادان دروغینی قرار گیرد که از لحاظ باوری او را در محدودیت و تعصب قرار می دهد.

 

 

 

ونوس در خانه دوازدهم

خانه دوازدهم انرژی مشابه با کهن الگوی ماهی را تداعی می کند، گویی انرژی آب متغیر و یین مقدس را دارد. ونوس در این جایگیری از فرد می خواهد به ماهیت اصلی و الهی وصل شود. فرد از درون در تلاطم برای دریافت عشق خالق است. تمام امیال رکود یافته که در ناخودآگاه طی زندگی ها و چرخه های متفاوت با او به این زندگی آورده شده، باید به مرحله پذیرش و انحلال برسد.

 

درک عشق متعالی

فرد در ابتدا در محیط هایی قرار می گیرد که با از دست دادن ها، فقدان ها و رنج های متفاوت ارزشی، روبرو می شود و در این فضا خود را تنها می بیند، چون نمی تواند از لحاظ ارزشی خود را به نزدیکانش اتصال دهد و دیگر این روند در تکامل رشد روحی او موثر نیست. فرد در موقعیت هایی قرار می گیرد که درک عمیقی از منابع و استعداد های درونی که خالق برای اتصال او با خود در وجودش نهاده است به دست بیاورد.

ونوس در خانه دوازده بستری برای رشد و تعالی استعدادها و ارزشمندی هایی که روح طلب می کند، ایجاد می کند. وقتی فرد پذیرفت که دیگر این روابط و تعاملات در جهت تعالی روح او نیست و فقط او را تنهاتر می کند، به سمت انحلال این ناخالصی ها حرکت می کند. شستشو و خالص شدن روح می تواند از طریق ارتباط با هنر، فرآیندها و محیط های هنری و معنوی باشد. پس از درک عشق الهی، فرد خود می تواند الهام بخش دیگران در اتصال به خالق باشد و این را در دیگران هم ایجاد کند.

این الگوی انرژیکی، روند تکاملی برای فرد ایجاد می شود تا بتواند خود را از انرژی های دورکننده از منبع الهی که او را از لحاظ روحی از تعادل خارج کرده است، رها شود؛ و پاکسازی و روند شفا بخشی را از طریق اتصال به قلب الهی پیوند بزند. فرد در این فرایند درک می کند که عشق بی قید و شرط و کمال مطلق فقط متعلق به خالق است.

 

چالش ها

فرد ممکن است مرزهای ارزشی خود را مبهم ببیند و به صورت ناآگاهانه خود را در شرایط فریب و قربانی بودن و فدا کردن قرار دهد.

این جایگیری می تواند باعث شود فرد در مراحلی از زندگی به واسطه از دست دادن ها، تنهایی را تجربه کند. البته این تجربه مقدمه دعوتی برای درک و شناخت بیشتر و عمیقتر خود و ارتباط با منبع اصلی انرژی آفرینش است.