مرکوری برگشتی و شفا

سکتایل مرکوری برگشتی و نپتون در حالیکه خورشید نیز در مربع کایرن است.
در انجیل آمده است که “با این زخم ها ما شفا یافته ایم”

ذهن، در دنیای متضادها عمل می کند، خاصیت مرکوری برچسب زدن و طبقه بندی کردن است. لحظه ای که حس کنونی را به درد برچسب بزنیم ذهن بلافاصله شروع به مقایسه آن با لذت یا شادی می‌کند بدون آنکه حتی خودمان آگاه باشیم و یک قضاوت پیشاپیش را انجام می‌دهد و اینچنین می‌شود که درد تعبیر به شر و خطر و مجازات از طرف خداوند میشود. اینچنین میشود که درد تعبیر می‌شود به اینکه “من خوب نیستم.. درد به این معنا میشود که من ضعیف و ناتوان‌ام، محبوب نیستم، من شکست خورده ام و چیزی در من اشکال دارد.
و اینگونه “داستان منِ ناتوان” ساخته می‌شود. مرکوری برگشتی در پیوند با نپتون ما را به این توهم بیدار می‌کند.. به این توهم که قضاوت های ما، باورها و ترس های پنهان ماست. همین و بس. متعلق به ما نیست.. ما مالک آنها نیستیم..‌این فقط یک شاخه از حواس است که در درون‌ ما قلیان می‌کند تا ما را به چیزی بیدار و آگاه کند،
و سکستایل نپتون و مرکوری برگشتی بما یادآوری میکند که بزرگترین توهم زمانی است که “من” را به احساس خود می چسبانیم.. درد من، خشم من، گناه من، اندوه من..‌

ما اشتباه آموخته ایم که حواس خود را شخصی میکنیم.. کسی مالک حواس نمی‌تواند باشد.‌ کسی مالک یه بو نیست.‌ یا یک حس.. کسی از شما هست که مالک لغزش آرام قطرات باران روی صورتش باشد؟؟؟
اینها تماما زندگی هستند..حسِ زندگی هستند.. و مرکوری برگشتی در این جنبه ها ما را به این لایه های توهم نفس برگرفته از ذهن آگاه می‌کند. نپتون که حس انفعال و ناتوانی کنترل امور را به ما می‌دهد در کنار مربع خورشید و کایرن پرده برداری از این توهم است و به ما یاد می‌دهد شفا، نبودن هیچ درد و مشکلی نیست..‌شفای واقعی، شفایافتن نفس و هویتی است که خودش را با این دردها “معنا” می‌کند.
بنابراین میخواهم دوشنبه /امروز را روز پاکسازی ذهنی بنامم تا تمرین کنیم ذهن‌مان از هر چیزی داستان سرایی نکند و فقط گوش دهد.. زمان خوبی است تا دردهایی که توسط ونوس پلوتو فعال شده و روی سطح و به لایه ذهنی ما رسیده را اینگونه پاکسازی کنیم.. با درک پذیرش.
مربع خورشید کایرن اما هشدار است..‌ وقتی در دردها حل شویم احساس بیچارگی و ناتوانی میکنیم.‌ ابن ترس و درک ناتوانی می‌تواند بنیان پایداری و اهداف ما را خوشه دار کند. بنابراین اگر این روزها جملاتی نظیر “از عهده آن بر نخواهم آمد.. نمی‌توانم آن را تحمل کنم و.. را تکرار میکنید بدانید که شما خودتان، در حال نابودکننده خودتان هستید. چرا که شما هرگز با چیزی روبرو نمی‌شوید که نتوانید آن را تحمل کنید.. زندگی هرگز چیزی بشما نمی‌دهد که نتوانید کنترل آن را بدست بگیرید.‌

زیرا شما زندگی هستید و و زندگی علیه شما نیست.