خورشید و کایرن روی ۱۶ درجه و ۳۰ دقیقه دونشان کاردینال، در تنش با یکدیگر قرار میگیرند..این سرآغاز سفری قدرتمند برای شفای عمیقترین زخم ماست.
این سفری است دنباله دار چرا که در چهارچوب آینده مرکوری این مربع را دقیق میکند، سپس در اویل آگوست ونوس این تنش را در فعال میکند و در اوایل سپتامبر لیلیت این تنش را دامن میزند.
مرکوری، روشهای جدید برای شفا
اکنون این تنش را مرکوری با فاصله کمی فعال میکند تا ما روشهای جدیدی را برای شکستن الگوهای آسیبهای قدیمی و شرطیشده در کالبد عاطفیمان را امتحان کنیم.. این روشهای جدید مبتنی بر کارکرد ذهنماست تا نگرش خود را بسمت تغییرات مثبت مهار کرده و آسیبهای حمل شده از خط میراث اجدادیمان را شفا دهیم و تبدیل به مردم جسور و آزاد و شادی شویم که قرار بوده باشیم! امروز میدانیم کایرن درک زخمهایی است که تکرار میکنیم و شفای انها، رشد ماست.
این جستجو برای یافتن خود واقعی است.. یک اتفاق زیست شیمیایی که ابتدا بوسیله مرکوری، احساسات سرکوب شده ما را دچار شکاف و دوپارگی میکند تا ما با تغییر شیوه تفکر بتوانیم خود واقعیمان را به روی صحنه بیاوریم.. این مصادف میشود با اینکه ما بخاطر می آوریم همه آن چیزهایی که در کودکی دوست داشتیم فرا بگیریم و تجربه کنیم و نشد! با پیدا کردن یتیم درونمان، آن زیبایی و بازیگوشی و شوق کودکانه اولیه که حق طبیعی ما بوده دوباره طلوع میکنند و اینجاست که شاید احساس کنید دلتان میخواهد مانند بچه ها تاب سواری کنید یا راحت و آسوده نقاشی یک خانه بکشید با دودی که دودکش می آید.
کودکی خورشید خرچنگ یعنی طبیعی بودن.. یعنی خود واقعی بودن..یعنی احساس خود را داشتن.. یعنی درک اینکه ” من از کاری که انجام دادم آگاهم و میدانم این مسیر مرا بجایی نمیرساند دیگر نمیخواهم ادامه بدهم ”
یعنی “دلم میخواهد آن را دنبال کنم”
و اینگونه است که شفای کایرن روی “خود” و “من” شکل میگیرد تا فرد هشیاری و کنترل بیشتری داشته باشد و بیشتر “انسانی” بشود چرا که کایرن نمایانگر آگاهی انسانی و حیوانی است.. وقتی جریحهدار شویم، غریزه ذاتی ما برآب محافظت از خود و بقا وارد عمل میشود که در ابتدا طبیعی است اما بسیاری در این وضعیت ادامه دار زندگی میکنند و به این ترتیب از منبع شهود و الهام و بخش انسانی خود جدا میشوند و تبدیل به افرادی بیرحم و ظالم و خشن میشوند.
رنجهای تکرارشونده فروید
در ادبیات روانکاوی، فروید اولین کسی بود که از الگوهای دورهای تکرارشونده دردناک نام برد.. این رنج و آسیبی است که فرد یاد نگرفته بر آن علیه کند یا آن را بپذیرد و با آن زندگی کند. این موضوعی است که فروید از آن با عنوان الگوهای تکرار رنج گذشته در آینده نام برد. الگوهای تکراری اسیبهایی که ریشه در کودکی و تجارب عاطفی سالهای آغازین فرد، در زمانیکه کودک ابزارهای شناختی محدود و ناقص و حتی یک “مَنِ” ضعیفی را در برخورد با جهان دارد و به این ترتیب چون کودک قابلیت دفاع از خود را ندارد این الگوهای کمبود در روان او باقی مانده و در بزرگسالی منشا رنج او میگردد.
خورشید خرچنگ، شجاعت و شفقت
با کایرن در قوچ و خورشید در خرچنگ ما نیاز داریم به داشتن شجاعت و شفقت و مهرورزی به خود برای التیام زخمهایی که در خط خونی ما ریشه دوانیده اند. فعال بودن این تنش در ۲ انرژی کاردینال قوچ و خرچنگ یادآوری فرایند شفایی است که مستلزم قدرت و شجاعت روبرو شدن با کودک درون زخمی است که اکنون به کهنالگوی یتیم درون تبدیل شده.. این داستان یک من زخمی است که قرنهاست با ماست..
من زخمی که غرورش با هر بهانه ای جریحه دار شد، مادر، والدین، خانواده، فرهنگ، جامعه، حکومت مردسالار..در اصل این زخمها، زخمهای حک شده بر روح کودکی ماست که اکنون با هجوم خاطرات دوباره بر کالبد عاطفی مان جاری میشوند.. خاطراتی که وادارمان میکنند از خودمان سوال کنیم ما چه چیزهایی را از گذشته، از روزهای کودکی با خود و بر هسته وجودی خود حمل میکنیم؟؟
وادارمان میکند که از خودمان سوال کنیم آنچه از گذشته به امروز خود آورده ایم چیست؟
آیا شوقی است برای رقص در صحنه زندگی؟
آیا روح کودکانه ما همچنان معصوم و بازیگوش بدنبال آرزوهای خود مشتاقانه میدود؟
من فکر میکنم در این هیاهوی سیارات، حضور مرکوری اینجا مقدس است.. مرکوری که در این آشوب رنج من، وادارمان میکند از آنها حرف بزنیم.. درباره داستانهای کودکی حرف بزنیم که شنیده و دیده نشدیم.. درباره داستانهای بزرگسالگیمان حرف بزنیم که آنقدر در میان عادتها فرو رفته ایم که کودک درونمان در میان تلی از زندگی، دفن شده..
کودک درونی که مدتهاست در ما نفس نمیکشد!
جستجوگری برای یافتن یتیم درون
این جستجوگری است برای پیدا کردن کودک درون زخمی خورده ای که ما را صدا میزند.. ما را میخواند.. مربع ها تنش برای ایجاد تغییر هستند و این مربع بهمراه مرکوری بما یاد میدهد عشقی را که دریافت نکردیم، اکنون میتوانیم خودمان به پسربچه/دختربچه درونمان هدیه بدهیم.. مهمنیست در نگاه دیگران چقدر موفق هستیم .. مهمنیست کدام سکوی شهرت و افتخار را کسب کرده یا نکرده ایم.. مهم نیست خانهمان در کدام منطقه است.. آنچه مهم است مَنِ جسور و قدرتمندی است که با تمام سختی ها و کاستی ها تا اینجای راه را آمده و آنقدر به دنبال شفاست که اکنون این نوشته ها را میخواند..
آنچه مهماست کودک درون شماست که اکنون منتظر شنیده شدن و نوازش شماست.
6 Responses
ممنونم ماریا جانم…عشق و نور از آن وجود نازنین ت،🌸🌾🌿
ممنون ماریا جان مثل همیشه عالی 💛🧡❤💚
ماریای عزیزم
با تمام وجود انرژی موجود رو درک کردم.
با اینکه در جایگاه اجتماعیم بسیار موفق بوده ام و جزو زنان موفق هستم اما بدلیل نوع تربیتم در کودکی که تحت فشار مادر بسیار سخت گیر و برادران کنترل گر ترس عمیقی در درون من نهفته هست که نیاز به روبرو شدن با اون اینروزها در مقابل همسرم به شدت در من خودنمایی میکنه…
احساس کردم سالهاست حتی از حقوق اولیه انسانی خود برای سفر یا گردش تنهایی صرف نظر کردم بدلیل کنترل گری همسرم…
الگوی رنج تکراری و نیاز به التیام این ترس نهفته به شدت در من خودنمایی میکنه…
سلام ماریای عزیز
ممنونم به خاطر این مطلبی که گذاشتی.
کودکی من به خاطر اخلاق مادر و پدرم و اینکه پدرم خواهر و برادرهاشو آورده بود تو خونه ی ما زندگی می کردند و هر کدام از اونها به خاطر خودشون هر زخمی دلشون خواست به ما زدند و ……. پر از زخم های کایرن توی قوچ هست. تو چارت تولدمم کایرن توی قوچ و سترن تو خرچنگ دارم !!!!!!
وقعا به التیام و سلامت در این زمینه ها نیاز دارم. دو شب پیش با خواهرم در این موارد صحبت کردیم و دیدیم که چقدر مسئله ی مشترک داریم.
برام دعا کنید که خودباوری، خود مهرورزی و خود شفقتی و جسارت و شهامت در وجود من و برادر و خواهرهام زنده و تثبیت بشه.
نور آگاهی و عشق الهی برای همه خواستارم.
عالی بود🙏👏
قسمت (آن چیزهایی که در کودکی میخواستیم فرا بگیریم و نشد)
چقدر این جمله وصف حال این چند وقته گذشته منه چیزی که دائما بهش فکر میکنم. و زخمهای عمیقی که در کودکی از مادر دریافت کردم. و تو بزرگسالی چقدر برام رنج آور. این روزا چقدر احساس تنهایی میکردم تا لوسی خانم شیرین اومد تو خونم کلی بهم عشق میده گربه کوچولو من.
امیدوارم شفا بگیریم و یتیم درونمون زودتر التیام پیدا کنه.