آسترولوژی هفته
۲۵ دی، مربع ونوس و اورانوس
۲۸ دی، مستقیمشدن مرکوری در کپریکورن و پیوند خورشید و پلوتو
۳۰ دی، ورود خورشید به نشان اکواریوس
انرژیهای کاردینال در طول این هفته قدرت زیادی می یابند.. مرکوری مستقیم میشود تا تنها سیاره واپسرونده اورانوس در خاک ثابت تارس برای بیداری میل طبیعی مردم باشد. این سالها، سالهای عدم تعادل بزرگ هستند، حتی اگر به نمودارهای ترنزیت سیارات نگاه کنید سیارات نسلی و معلمان بزرگ در یک نیمه از نیمکره آسمان در همحرکت میکنند.. تمام بشریت و تمام افراد زنده در این ارگانیسم حیات در حال تجربه این عدم تعادل هستند . همه انسانها بین اولویت های فردی و اجتماعی قرار میگیرند.. همه انسانها در حالی که درگیریهای درونی، مشکلات روحی و جسمی و روانیشان روی سطح آمده اما در عین حال مجبورند با بخش بزرگتری از مشکلات نیز دست و پنجه نرم کنند، با مشکلات اقتصادی، اجتماعی، فرهنگی، آب و هوایی و حتی بیماریهایی که گفته میشود برای کنترل بشریت ایجاد میشود.
در ماهابهاراتا این دوران را بنام کالییوگا نامیده شده، عصر تاریکی که در آن فقط یک چهارم از فضلیت های الهی باقیمانده .. در عصر کالی یوگا امید مردم کاهش مییابد، انحطاط اقتصادی و معنوی ایجاد میشود و و مردم وحستناکترین و منزجرترین ویژگیها را از خود بروز میدهند، شجاعت و ذهن و قدرت آنها ضعیف میشود و خشم و حسادت و جاه طلبی شروع به کنترل مردمانمیکنند. مردم نسبت به یکدیگر فریبکار میشوند، مادر به فرزند، برادر به برادر.. پدر به فرزند..
ارزش های اخلاقی از دست میروند و وظیفه های انسانی به فراموشی سپرده میشود. حاکمانی که در این عصر ظالم شدند نمیتوانند مردم را در اطاعت خود نگهدارند و یا مردمان نمیتوانند خود را از بدی های افراد دیگر در امان دارند. بلاخره در جایی از این چرخه تباهی و تاریکی، بخشی از آن موجود الهی به زمین می آید، او هشت توانایی فوق بشری را دارد، عدالت را باز میگرداند و آن هنگام ذهنها بیدار میشوند.. اما در روایات داریم که در آغاز تعداد بسیار اندکی به او ایمان دارند.
“هنگامیکه خورشید و ماه و تیشیا و مشتری در یک خانه باشند آنگاه عصر ساتیا باز میگردد”
امیدهای ویژه ای به این دوره بسته شده است، اگر بتوانیم پیمان برادری را در میان خود زنده کنیم و خرد و حکمت نهفته در قلبهایمان را بیدار کنیم، اگر بتوانیم آگاهی خود را تا چشم سوم حرکت دهیم و متحد شویم، نبرد سرنوشت ساز بین شر و خیر، کالی و کالکی رخ نخواهد داد و جهان به شیوه ای ملایم و بدون درد وارد عصر جدید خواهد شد اما اگر بخواهیم به دجال اعتماد کنیم، بشریت دوباره در معرض نابودی قرار خواهد گرفت .
و ما در این زمان مبارک و شب قبل از سحر زندگی میکنیم.. بهترینها بهتر میشوند و بدترین ها بدتر.. یک غربالگری مشخص وجود دارد اما همه چیز گم نشده، تنها در یک مه بزرگ فرو رفته و ما برای پیدا کردن حقیقت ناچاریم به چیزی بیشتر از کلمات تاریخنویسان و حرافان دروغگو اعتماد کنیم.. ما چشم اندازهای بزرگ و زیبایی را در پیش رو داریم اما قبل از آن باید میراث اجدادی که برای پیدا کردن نور حقیقی برایمان به یادگار گذاشتهاند، را بفهمیم.. سعدی، مولانا، حکیم و دانشمند بزرگ فردوسی، حافظ، حضرت عطار، حضرت سهروردی..
کافیست روزنه ها را باز کنیم.. همانگونه که اکنون این فرصت به ما داده شده تا تمام جهان متوجه ایران گردند، این بعهده ماست که تمام جهان را با حکمت خود بیدار کنیم اما قبل از آن باید خودمان حکمت را دریافته باشیم.
ما.. روحهای ما.. با قراردادی بزرگ، با بستن عهد الست پا به این منطقه جغرافیایی گذاشتهاند تا دست در دست یکدیگر با ایجاد روشنگری و اگاهی، با جستجوی دانش و حکمت، وحدت یابیم و نورهایمان را در یکدیگر ترکیب کنیم و به عصر روشنی وارد شویم و همه چیز بستگی به آن دارد که آیا ما میتوانیم تاثیر فاسد و دجال عصر کالی را مهار کنیم یا در موج آن اسیر میشویم!
و این هفته..
مربع ونوس و اورانوس در ابتدای هفته مرا به یاد فولر می اندازد. به تعبیر فولر که فلسفه معماری جهان را دگرگون کرد:
ما نمیتوانیم چیزها را با مبارزه با واقعیت موجود تغییر دهیم، آنچه لازم است این است که یک مدل جدید بسازیم که مدل موجود را منسوخ کند.
و مربع های سترن و ونوس به اورانوس و محور نودها، فراخان مدل جدیدی از خلق واقعیت ها، با تغییر میل درونی انسانها است.. مدلی که باعث میشود انسانها بیشتر زندهگی کنند و با الوهیت و ذات درونی خود ارتباط بگیرند و آن را آشکار کنند. مدلی که ارزشهای اقتصادی را دگرگون میکند، زیباییشناسی جهان را تغییر میدهد و وحشت انسانها از نیستی و مرگ را که بسیاری انسانها را بر می انگیزد تا قدرت استعماری خود را گسترش دهند، به آگاهی جدید و درک ریتم طبیعی زندگی برمیگرداند.
همچنین این هفته با مستقیم شدن مرکوری و پیوند پلوتو و خورشید، نگرش یانگ گونه ما در حال دگرگونی و زایشی دوباره است.. پیوند پلوتو و خورشید ریشهکنی آن بخشی از ماست که در اصل ماده اسیر شده و از حرکت با فصلها بازداشته شده.. همین چند روز پیش بود که به پدرم گفتم اجداد ما کوچ نشین بوده اند و کاش ما هم بودیم!.. همزمان با حرکت فصل ها اجداد و پدربزرگ و مادربزرگمن حرکت میکردند و به منطقه جدیدی می رفتند و به این ترتیب انرژی های یین و یانگ را در تعادل نگاه می داشتند. تمدن این خاصیت را داشت که ما را از همه اصول طبیعی و سالم جدا کند و البته نور ادیسون را به خانههایمان بیاورد!! و صد البته که این روزها برگشته ایم به اصل خویش چرا که هیچ کس با نور لامپ مدیتیشن نمیکند.!!
آتشی که امروزه در شمعهای کوچکمان در رازها و نیایشهایمان روشن میکنیم یادواره ای از همان آتشی است که در سالهای دور، با تمام قبیله دور آن می نشستیم و به نورش خیره میشدیم.. جایی که هیج بالا و پایینی بود.. همه روی زمین مادرمقدس در ارتباط نزدیک با هم بودند. دورانی که مالکیتی نبود و همه چیز از آن همه بود.. پس از آن به ما اموختند و گندمها را کشت دادیم و اندک اندک شهر نشین شدیم و بسمت فرهنگهایی جدا، منزوی و سکولار حرکت کردیم.
وسایل ارتباط جمعی مهر را از ما گرفت، ما امروز بسختی میتوانیم حقیقت را از دروغ در بین مطالب منتشر شده در مدیاها تشخیص دهیم.. جدایی ما از ریشه های اصیل و طبیعت قدرتمند درونی مان، چگالی اصل ماده را بالا برد و ارتباط آگاهی چشم سومما را قطع کرد.. این روزها اندک مردمانی قادر به اتصال با آنمنبع هستند و آنها در میان هجوم رسانه ها گم شده و یا عمدا نادیده گرفته میشوند چرا که عصر تاریکی در تداومخود میکوشد.
در انتهای هفته خورشید وارد نشان اکواریوس میشود.. این “امید” است که حتی به عمل ما شخصیت می بخشد.. این امید است که تکامل خلاق ما را بسمت آینده پیش میبرد و دعای من برای روزهای آینده آن است که هیچ کس و هیچ چیز از نور وجودی و الهی شما کمنکند و این آزادی را داشته باشید که نور آگاهی و خرد خود را در جهان تکثیر کنید.
در پناه آفریدگار یکتا باشید.
2 Responses
احساس میکنم پست اخر یکجور دعوت بود
سلام کاش سبک قلم و نوشتن تون رو عوض کنین و روان تر، ساده تر بیان کنید تا جذابیت بیشتری یرای خواننده داشته باشد.