این هفته با ورود لیلیت به نشان لئو و الگوی آتش ثابت شروع میشه و در طول هفته مرکوری، ونوس و مارس سیاراتی هستند که کارکردهای فکری و عاطفی ما رو درگیر میکنند.. در روز جمعه هم در حالیکه خورشید با نپتون در حال گفتگوی آرام هستند مارس در نشان دوقلو دایرکت میشه.
وقتی به تقویم تزنزیت این هفته نگاه کردم و مارس که حالا مستقیم میشه، به یاد داستانی افتادم… راهبی در حال عبور از سرزمینی بود و دید که مردم و کشاورزان وحشت زده در حال فرار هستند. از فردی که در حال فرار بود علت رو پرسید و او گفت که یه هیولا در اون مزرعه وجود داره. راهب جلوتر رفت و یک هندوانه رو دید. مردم را جمع کرد و پیشنهاد کشتن هیولا رو به اونها داد. چاقویی رو بیرون آورد و هندوانه رو از وسط، نصف کرد و شروع به خوردن اون کرد. مردم بیشتر ترسیدند و با بیل و کلنگ به جون اون راهب بدبخت افتادن و گفتن این ترسناک تر از هیولاست. اگه الان از شرش خلاص نشیم بعدا ما رو می کشه و می خوره!
فصل بعدی رسید و راهب دیگری در حال عبور از این سرزمین بود که همین اتفاق برای اون افتاد. اما بجای پیشنهاد کشتن هیولا باهاشون موافقت کرد که این هیولا خطرناکه.. با دور شدن از هیولا اول اعتماد اونها رو جلب کرد.. مدتی رو در خانه های اونها مهمان بود و کمکم حقایقی رو بهشون آموخت.. اونها کمکم یاد گرفتن که هیولا ترسناک نیست و اونها میتونن اونو پرورش بدن و ازش لذت هم ببرن.
نکته اخلاقی مهم توی این داستان این هست که روند تکامل و اگاهی زمان میبره. به همین خاطر دوره های بلوغ سترن ۳۰ ساله است. برای بلوغ نمیتوانیمعجله کنیم.. باید به زمان و برداشتن قدمهایی آهسته اعتماد کنیم. به ندرت یک واقعه ناگهانی و اورانوس میتونه مردم رو آگاه کنه.. تعریف عامه اورانوس بیداری ناگهانی هست اما اورانوس و نشان اکواریوس روی صلیب ثابت هستند و مثل کارت برج دقیقا نوری هست که در تاریکی تابیده میشه تا تاریکی رو از بین ببره..
این بیداری ناگهانی نیست.. این آگاه شدن به چیزی هست که فرد در اون گیر افتاده.. این جدا شدن از “عادی بودن” هست و اورانوس و اکواریوس هر دو یک نشان ذهنی هستند و جوهر و روح محبوس باید خودش رو _ خود منحصر بفرد_ رو بیان و خودسازی کنه تا از این طریق اجتماع هم خودساخته بشه.
حقیقت به تنهایی مردم رو آزاد نمیکنه اما وقتی با واقعیتها آمیخته بشه میتونه نگرش ها رو عوض کنه.
با الگوی انرژی مارس در دوقلو بهمراه مربع سترن و اورانوس، الگوهای دهنی ذهن ما تلنگر خورد و این بخشی از تکامل آگاهي ما در این سرزمین بود تا یاد بگیریم در عصر آگاهی چگونه باید با الگوهای مردسالاری مبارزه کنیم.. چگونه تجربیات گذشته رو فراموش نکنیم.. چگونه در حرفها و کلمات بدنبال معانی عمیقتر باشیم.
ما در درسهای جفری ولف گرین میخونیم که تکامل بیشتر از طریق پالایش اتقاق می افته تا حذف. مثلا یک جامعه به یکباره بر سلاح های مخرب غلبه نمیکنه بلکه ابتدا یاد میگیره چگونه از نیروهای انفجاری درست استفاده کنه. بطور مشابه برای رهایی و آزادی از مستبد فقط خشم و احساسات منفی نمیتونه مفید باشه بلکه یاد میگیریم با سناریوهایی مناسب فرد مطالبات خودش رو بیان و آنها را اخذ کنه. وقتی پلوتو وارد نشان اکواریوس بشه، اون زمان پلوتو بعنوان کاتالیزور اگاهی جمعی عمل میکنه، کاتالیزور یعنی محرک رشد.. در طی آن زمان چگالی آگاهی و تراکم ارتعاش بالاتر میره و اگه تا زمان پلوتو در ماهی زنده بمونیم، انگار روح های ما فارغ التحصیلی از یک دوره رو تجربه میکنه.
همینطور که مارس دایرکت میشه من به خودم و اطرافیانم نگاه میکنم که در جنگ روانی مدیاها روزی هزاربار مردیم و زنده شدیم. خشونت ها از سطح فیزیکی به سطح ذهنی تغییر کرده و ما، یعنی بشریت امروز باید دجال رو بشناسه و درک کنه. این منجر به تغییر روش آگاهي میشه و ما اونوقت بجای بدتر کردن شرایط، سفر جمعی مون رو هموارتر خواهیم کرد.
4 Responses
سپاس ماریای عزیز
چقدر خووووب 👍
ممنون استاد فوقالعاده بود 🙏🏻⭐️
بسيار عالی، سپاس ماریا جان 🙏🌹❤️